W8 (wait) - FARSI (PERSIAN) LYRICS


امروز که بیدار شدم و خبرها رو دیدمخیلی چیزهابی جواب بودهیچ امیدی برای عوض شدنشون نیستمن رو با یک دنیا سوال و حقیقتهایی که باهاشون روبرو هستم قرار داده
ای کاشاینجا بودیوقتی ترسهام میشن نزدیکتنها چیزی که مونده یه قوله عزیزه
حتى هشت هزار و هفتصد و نه مایل دورباشی باز همبه زمستون میگم بمونهتا كه بهار نیادتا وقتى كه دردهامبشن مرهم اشکهامهر چی ام دور باشیمن همیشههمیشهمنتظرم
احساس میکنم رو یخ نازکمو آرزوی سحری رو داشتم که شبم رو تغییر بدههنوز وقتی میلغزمیا زمین میخورمبه این فکر میکنم که مقصر خودم بودم (فقط خودم بودم)
برم و مخفی بشم؟فرار کنم؟یا باید تظاهر کنم که همه چی خوبهوقتی که همه چی فرو‌ ریخته و نابود شدهمن رو حیرت زده میکنه، حیرت زده
اگه هنوز اينجايىكه اشكهام رو پاک کنیوقتی که تنها داراییم یه قوله بنفشهعزیزه
حتی هشت هزار و هفتصد و نه مایل دورباشیباز همبه زمستون میگم بمونهتا كه بهار نیادتا وقتى كه دردهامبشن مرهم اشکهامهر چی ام دور باشیمن همیشههمیشهمنتظرم
در هر پستی و هر بلندیفكر كنم ته قلبمميدونستمكه با توهیچوقت تنها نیستم
حتی اگه یه دنیا ازم دور باشیبه خودم اجازه ميدم كه بگم"عيبى نداره"يادت هستروزى كه بهم قول دادی که "هیچوقت نمیتوننبهار رو عوض کنن".
ميدونميه روزى اين سختيها تموم ميشه و به آرامش ميرسيممهم نيست چقدر دور باشىمن هميشههميشهمنتظرم
** You don't see the translation in your language and you want to contribute with translating it? You can now do it, you'll just need to fill out this form 
EmailSpotifyYouTubeTwitterInstagramTikTok